زندگے جاریست

ساخت وبلاگ
ی جای کتاب جزء از کل ؛ توضیح میده ک پدر راوی تو بچگی بیمارستانی ه و در بیمارستان بستری . همیشه رفتار آدما ، ی طورایی جامعه شناسی ، فلسفه و اینطور چیزا جزبم کرده ؛ راوی ک کودکی مریض ه انتظار میره بمیره و نشون میده تو همون احوال ک انتظار مرگ رو میکشه ، مادرش بهش خبر بارداریش رو میده . یهو ب طرز عجیبی ذهنم جرقه میزنه : wow! تو شرایط بحرانی حتی پدر و مادرها هم ترجیحشون خودشونن و این کتاب ب سادگی ب تصویر کشیده ک مادر و پدر خیلی منطقی اقدام ب بچه دار شدن میکنن و حتی فرصت از دست رفتن نمیدن ! یهو فلش بک میزنم ب ویدیوهای یوتوب عصر ک خیلی اتفاقی باهاشون مواجه شدم : تحت عنوان دارک ترین رازهای شما و در ادامه رازهایی ک خیلی آدمای معمولی عنوان کرده بودن... این پیچیدگی رفتارهای انسانی ، این نقطه ۰ و ۱۰۰ رفتاری ب شدت گاهی منو ب فکر می بره . زندگے جاریست...
ما را در سایت زندگے جاریست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ehappylife913 بازدید : 32 تاريخ : چهارشنبه 27 دی 1402 ساعت: 20:15

خوانش گتسبی تمام شد . بلافاصله ب سراغ فیلم رفتم و دنیایی متفاوت بود ! ترجمه ناقص ، بی ارتباط و پیچیده ... اما فیلم درخشان و متعهد ب متن ... شگفت زده شدم از زیبایی اثر و شرمنده شدم از ترجمه ضعیف سنسور شده و پراکنده ...

زندگے جاریست...
ما را در سایت زندگے جاریست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ehappylife913 بازدید : 33 تاريخ : پنجشنبه 21 دی 1402 ساعت: 14:32

حتی اگه ایده پرفکت ترین شکل رو نداری باید شروع کنی، چون بعد تو می مونی و ی دریا حسرت ! درست مثل ایده بیکری و مشاوره مزخرف کسب و کار ک کنار کشیدی و تنها حسرتش موند واست .

زندگے جاریست...
ما را در سایت زندگے جاریست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ehappylife913 بازدید : 34 تاريخ : شنبه 9 دی 1402 ساعت: 23:26

تیکت اهدایی کودک سازمان را ب دستان خواهرم سپردم. ب کارم نمی آمد ن کودکی دارم و ن شوق داشتنش را . پرت می شوم ب خاطره ی آن روز . آن روز ناگوار ... خسته بودم ، تنها ، بی دفاع و یک تنه ب جنگی عمیق رفته بودم . زخمی و بی پناه چون یوسف و برادرانش ...

زندگے جاریست...
ما را در سایت زندگے جاریست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ehappylife913 بازدید : 35 تاريخ : شنبه 9 دی 1402 ساعت: 23:26